غم را روانه کردهام به دوردستها

غم را روانه کرده‌ام به دوردست‌ها
نشسته‌ام پشت پنجره‌ی بهار
بوسه می‌زنم بر شعر، گل، قهوه و موسیقی
و مُشت مُشت شادی در خانه می‌پاشم
می‌خندم و به فاصله‌ی من تا من فکر می‌کنم
قهوه‌ام را تلخ سر می‌کشم
و طعم گس زندگی را فراموش می‌کنم

"قوی‌بودن انتخاب من است"
دیدگاه ها (۱۴)

دور از تو با خیال به دل آشنای توداریم عالمی که ترا در خیال ن...

🌸ســــلام صبح بـخیر🌺الهی نگاه پر مهر خدا🌸همراه لحظه‌هاتون🌺سل...

هر چیزی که آرامش تورو به هم بزنه ،هر چقدرم با ارزش باشه ؛ با...

آدم امن زندگی می‌دونی یعنی چی؟ یعنی اشتباهاتت رو پیشش اعتراف...

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط