ثانیه به ثانیه گذشت
و من هرگز نخواستم
که از تو،از نبودن تو چیزی را فاش کنم
سعی کردم نگذارم
از پنجره ی چشمانم نمایان شوی
همیشه نبودنت را در خودم حبس کردم
مگر گاهی که هوا ابری میشد
و پنجره،بارانی...
#درد_رو_با_سلول_های_بدنم_حس_کردم
#تنهایی🚶🕳️
دیدگاه ها (۶)

حاجی انقد گاد بازی درنیار ما که غش کردیم🫀🥺😂🫠#سیروان_خسروی #ز...

من فدای این عکس مازیار بشم 🤍🫀#سیروان_خسروی #زانیار_خسروی #رو...

شاد بوده من اونجا بودمـ............ #xaniar_khosravi #maziya...

‏‍خسته جانی هستمکه تنم رنجور ناملایمات زندگی ستاز روزهای سخت...

#Gentlemans_husband#season_Third#part_241کنجکاو بهم زل زد_کج...

یک شب هم باید با هم بیدار بمانیم تا خود صبح . هی چشمهای تو پ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط