امروز رفته بودیم مزار و بهترین دوستم که پارسال باهاش بودم
امروز رفته بودیم مزار و بهترین دوستم که پارسال باهاش بودم و خیلی دوست داشتم ببینمش رو دیده ام قشنگ از روبه رو اومد یه نفر جلوش بود با همون نگاه اول گفتم خودشه و واقعا هم همین طور بود 💖🥹
چند قدم دیگه مونده بود که برسه به من و راهشون رو کج کردن و لای قبرا رفتن🥲
نشد صداش بزنم بگم منم.... منم❤️🩹
ولی خیلی خوشحال شدم که دیدمش🥹🥲❤️🩹
تا یه وقتی داشتم نگاهشون می کردم و بال در می آوردم🥹
چند قدم دیگه مونده بود که برسه به من و راهشون رو کج کردن و لای قبرا رفتن🥲
نشد صداش بزنم بگم منم.... منم❤️🩹
ولی خیلی خوشحال شدم که دیدمش🥹🥲❤️🩹
تا یه وقتی داشتم نگاهشون می کردم و بال در می آوردم🥹
- ۲.۰k
- ۱۱ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط