زندگی شاید همین چند روز برفی باشد

زندگی شاید همین چند روز برفی باشد؛
همین صبحی که صدای خش‌خش قدم‌هایت روی برف تازه، گوشِ زمین را نوازش می‌دهد،
همین غروبی که آسمانِ زمستانی، خاکستری و سنگین، تو را به درون خانه‌ای گرم می‌خواند.

شاید زندگی همین باشد؛
همین لرزش دستانت وقتی فنجانِ چای داغ را میان انگشتانت گرفته‌ای،
همین لحظه‌ای که از پشت پنجره، رقص نرم دانه‌های برف را می‌نگری و لبخند می‌زنی.

زمستان سرد است، اما دل‌هایمان می‌تواند گرم‌تر از همیشه باشد.
هر لحظه‌اش فرصتی‌ست برای در آغوش کشیدن گرما،
برای ساختن آدم‌برفی با خنده‌های کودکانه،
برای نوشتن "دوستت دارم" با انگشت روی شیشه‌های بخار گرفته.

لحظه‌هایت را برف‌پوش کن و بگذار سرمای بیرون، شعله‌ی عشق درونت را روشن‌تر کند.
زندگی همین است؛
زمستانی کوتاه که با گرمای عشق جاودانه می‌شود.
برف ببارد یا نه، بخند، عاشق شو، زندگی کن!
دیدگاه ها (۰)

عمر کوتاه است پس زندگی کنید.عشق کمیاب است،پس به چنگش بیاورید...

دلم باراندلم دریادلم لبخند ماهی هادلم اغوای تاکستانبه لطف مس...

هوای کاملا بهاری در ماه اول زمستانلرستان_چمسنگر

میدانی؟ همه ی اینها نقشه بود. تا روزی از تمام آن ستاره های ف...

عــطــر بآرآنسه پآرتی VP.2سه روز گذشت ، دوباره همون کوچه این...

می گذشتی سحر از کوچه ی ما ، یادت هست آن قدم های پر از نازو ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط