只身行走

以为用冷漠就能够抵抗住所有 情绪刺手

以为在带上面具后动摇不再有

但欺骗不了孤独一直在呼救

尤其是深夜流血的时候

我臣服我的软弱

难道也有错

只有我能听见我

Say

Say we want the love Like vampire seek the blood I'm hungry for your heart Say

Say we want the love Like vampire seek the blood I'm hungry for your heart

听不见我也不要把我当成灰
تنها راه رفتن

فکر می‌کردم بی‌تفاوتی می‌تواند در برابر تمام نیش‌های احساسات مقاومت کند، و زدن ماسک جلوی تزلزل مرا می‌گیرد. اما نمی‌توانم تنهایی را فریب دهم؛ مدام فریاد کمک سر می‌دهد، مخصوصاً وقتی که در دل شب خونریزی می‌کنم. تسلیم ضعفم می‌شوم - آیا این اشتباه است؟ فقط من می‌توانم صدایم را بشنوم. بگو، بگو ما عشق می‌خواهیم، ​​مثل یک خون‌آشام که دنبال خون است. من گرسنه‌ی قلب تو هستم. بگو، بگو ما عشق می‌خواهیم، ​​مثل یک خون‌آشام که دنبال خون است. من گرسنه‌ی قلب تو هستم. حتی اگر صدایم را نمی‌شنوی، با من مثل خاکستر رفتار نکن.
@ti_m_e