مثل چشمان قشنگت من که ساحر نیستم
درمیان موج  زیبایش که سائر  نیستم

غرق می گردم در آن موج خروشانش چنان
تا  نگردی عاشقم   بنگر که حاضر نیستم

جان فدا سازم به راهت گر شوی همراه من
جز جنون راه عشقت هیچ قادر نیستم

می فروشم جان خود را من به  راه عاشقی
غیر این سودا بدان جانا که تاجر نیستم

من که دیوانه شدم در  این بساط  عاشقی
بی ریا من عاشقم و اهل ظاهر نیستم

پای رفتن نیست دیگرعاشقم ازجان ودل
در کنارت هستم و هرگز مسافر نیستم

تیر مژگانت شکسته این پرو بال  مرا
از فراز بام آن دل من چو طائر نیستم

سحر کردی روح میثم   با نگاه ناز خود
بر طلسم سحر تو بنگر که طاهر نیستم...🦋🦋


اولومسوز سوئیرم سنی نازلی،دوزلو قیزیم💐🫂🧿🌐

#saharshehim💖
دیدگاه ها (۰)

اهدای خون میثاق با یزدان پاک،ایثار جاودان🤝به نیت سلامتی نفسا...

با ساعتِ دلموقتِ دقیق آمدن توستمن ایستاده اممانند تک درخت سر...

مردن به دست یار عین زندگانی استاین مرگ دل به مثل عمر جاودانی...

رهایتنمی‌کنم،مگرآنکهمراازقصدگمکنی....🦋🦋آلاهدان سَنه جان ساغل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط