#دلم_برای_کسی_تنگ_است
که آفتاب صداقت را
به میهمانی گلهای باغ می‌آورد
و گیسوان بلندش را به بادها می‌داد
و دستهای سپیدش را به آب می‌بخشید
که همچو کودک معصومی
دلش برای دلم می‌سوخت
و مهربانی را نثار من می‌کرد
دلم برای کسی تنگ است
که تا شمال ترین شمال با من رفت
و در جنوب ترین جنوب با من بود
کسی که بی من ماند
کسی که با من نیست
کسی که
- دگر کافی ست...
دیدگاه ها (۳)

#برای_هیاهوی_پرواز_تن_می_سپارم_در_آغوش_بادی_موافق...

#باغ_در_همهه_ی_زلف_کجش_گم_می_شدکوچه ی شعر پر از دانه ی گندم ...

#شما_به_سرعت_برق_و_باد_رفتی_و_ماهنوز گرفتار ریشه در خاکیمما ...

#خدا_کند_که_بهاری_به_باغها_بوزد...🌈

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط