قصهیرنگهایمنبهسررسید
قـصهیرنـگهایمـنبـهسـررسیـد؛
این بار من سکوت میکنم و تو برایم از سیاهیها بگو..
این بار فقط تو حرف بزن، چون من دیگر چیزی برای گفتن ندارم، چون حالا درون رنگی دست و پا میزنم که تو باهاش آشنایی داری. رنگی که برایت نیاز به معرفی ندارد، رنگی که وجود توست! این خاکستری جدید چیز جدیدی برای گفتن ندارد، این بار تو برایم کمی از رنگ سیاه وجودت که خالقش منم، بگو!
این بار من سکوت میکنم و تو برایم از سیاهیها بگو..
این بار فقط تو حرف بزن، چون من دیگر چیزی برای گفتن ندارم، چون حالا درون رنگی دست و پا میزنم که تو باهاش آشنایی داری. رنگی که برایت نیاز به معرفی ندارد، رنگی که وجود توست! این خاکستری جدید چیز جدیدی برای گفتن ندارد، این بار تو برایم کمی از رنگ سیاه وجودت که خالقش منم، بگو!
- ۱.۵k
- ۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط