شب هجدهم
❤️شب هجدهم
لحظه هايى از زندگى، كه از دنيا، آدمها و ... به تنگ آمده بودم و حس ميكردم كسى را ندارم، به زمين و زمان بد و بيراه ميگفتم...
كسى كنارم بود كه بودنش جبران تمام نبودن هاست، كسى كه بزرگترين قدرت جهان هستى ست، كسى كه خودش با مهربانى و عشق گفته هميشه كنارم هست، اما افسوس ميخورم كه او را در آن لحظه هاى سخت نديدم.
حالا كه عطر حضورش را كنارم حس ميكنم خوب ميدانم كافيست او را ببينى، ديگر به هيچ كس نيازى ندارم.
بله! خدا را كه داشته باشى عشق، آرامش، نعمت، رحمت،بركت و ... از آن توست.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
لحظه هايى از زندگى، كه از دنيا، آدمها و ... به تنگ آمده بودم و حس ميكردم كسى را ندارم، به زمين و زمان بد و بيراه ميگفتم...
كسى كنارم بود كه بودنش جبران تمام نبودن هاست، كسى كه بزرگترين قدرت جهان هستى ست، كسى كه خودش با مهربانى و عشق گفته هميشه كنارم هست، اما افسوس ميخورم كه او را در آن لحظه هاى سخت نديدم.
حالا كه عطر حضورش را كنارم حس ميكنم خوب ميدانم كافيست او را ببينى، ديگر به هيچ كس نيازى ندارم.
بله! خدا را كه داشته باشى عشق، آرامش، نعمت، رحمت،بركت و ... از آن توست.
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️
- ۴.۵k
- ۲۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط