آخر ای یار نخواهی پرسید

آخر ای یار نخواهی پرسید
که دل از دوری رویت چه کشید
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسید
داغ ماتم شد و بر سینه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکید
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن روی تو سپید
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح امید
آخر این عشق مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهی دید
دل پر درد معشوق مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشید
.
.
پ.ن=اشک ها مهر تاییدی بر خاطراتی هستند که هرگز فراموش نخواهند شد!:)
#عاشقانه
#خاص
#دلبرونه
#زیبا
#شبنم
دیدگاه ها (۶)

نیمه شب آواره و بی حس و حال در سرم سودای جامی بی زوال پرسه ا...

نفرت و عشقکشمکش بود بین نفرت و عشقخوب یا بد، از آن نگاه نخست...

شده عشقت به كسےبيشتراز حدباشدهرچه خوبےبكني بادلتوبدباشدتوبه ...

‌اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل مندل من داند و من دانم و دل ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط