توده ای از ابر های خاکستری

"_ توده ای از ابر های خاکستری
_ پر از رعد های فریاد ، لبریز از بغض باران
_ که نه می بارند ..
_ نه می غرند ...
_ فقط احاطه کرده اند
_ تمام زنی را که دیگر
_ توان گریستن هم ندارد ... " 💔
دیدگاه ها (۲)

شب که می شود یک من میماند و یک نبرد طولانی با ...درد ها .. !...

" میبینی رفیق ؟ !!!حالا که پر از حرفیم زنگ انشا نداریم ... "

... :( 🖤

' تاریکی شب ، تازه انتهای دلتنگیست :) ... ' 🖤

سلام زهرایی ترین گل نرگس،  مهدی جان یکی از همین روزهای سرد د...

وقتی قرار است بروی، دل دل نکن …منتظر نمانهیچ اتفاقی ماندگارت...

این نامه ی آخر استپس از آن نامه یی وجود نخواهد داشتاین واپسی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط