بسم الله النور

تو در جنگل‌های ورزقان، در نقطه صفر مرزی چه کار می‌کنی مرد؟
صندلی نهاد ریاست جمهوری خار داشت که پشت آن ننشستی تا این شب عیدی، پیام تبریک برای این و آن ارسال کنی؟
می‌خواستی مثلا بگویی مردمی هستی؟
خب سوار تویوتا لندکروز ضدگلوله می‌شدی و چند نفر آدم را پیدا می‌کردی و از بین‌شان رد می‌شدی و صدای شاتر دوربین‌ها و تمام.
به‌ شما چه‌ که پیرمرد روستای دیزج ملک از زمان رضاخان تا الان، یک فرماندار را از هم نزدیک ندیده.
به شما‌چه که روستای کهنه‌لو به ورزقان یک جاده درست و حسابی ندارد.
به شما‌چه‌که که روستای کیغول یه درمانگاه ندارد و همین ماه پیش یک زن جوان، قبل از اینکه به زایشگاه شهرستان برسد، بچه‌اش سقط شد.
اقلا یک جای نزدیک با دسترسی هموار می‌رفتی سید!
عد رفتی سراغ نقطه‌ای که کل مملکت بسیج شده‌اند برای پیدا کردنت؟
انصافت را شکر.
می‌گویند آن‌جا باران گرفته.
زیر باران دعا مستجاب است.
دعا کن برای خودت
دعا کن برای ما؛
پیرمرد روستای کهنه‌لو را که یادت نرفته؟
همان که هنوز یک فرماندار را هم از نزدیک ندیده؟
دعا کن سید!
عید است...
دیدگاه ها (۱)

بسم رب النور

بسم رب النور

بسم الله النور

بسم الله النور

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط