از دلتنگت کجا فرار کنم کجا بروم که صدای آمدنت را بشنوم

از دلتنگيت کجا فرار کنم کجا بروم که صدای آمدنت را بشنوم؟ کجا بايستم که راه رفتنت را ببينم؟ کجا بخوابم که صدای نفس‌هات بيايد؟ کجا بچرخم که در آغوش تو پيدا شوم؟ کجا چشم باز کنم که در منظرم قاب شوی؟ کجایی؟ کجایی که هيچ چيزی قشنگ‌تر از تماشای تو نيست؟ کجا بميرم که با بوسه‌های تو چشم باز کنم؟ کجايی؟
بهت قول میدم اگر همه فراموشت کنند من تو را به یاد دارم، تو را که نام کوچکت شروع اندوهم بود. زیرا جز این غم مدام، چیزی برایم نمانده‌ است...🖤🦋
دیدگاه ها (۰)

نمیشه حدس زد کدوم آغوش آخرین آغوشه، کدوم نگرانی آخرین نگرانی...

به اسم مرهم می‌آیند، زخم‌ترین آدم‌ها.🖤🦋.سکوت میکنم ، به احتر...

«آن‌چنان تَنگ شده سینه‌ام از شدتِ غم که اگر دست به قَلبم بِز...

‏یه جا نوشته بود که:میدونید چرا کودکی شیرینه؟چون گذشته‌ای وج...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط