عاشقانه های شبنم
می بافم از تار غم وازپود گریه
تندیس زیبای تو را برروی قالی
محوشمال باصفای چشمهایت
یک باغ عطر مریم و یک دشت شالی
ازشاخه افتادی...رسیدی سیب عشقم
من مانده ام با واژه ها ی زرد و کالی
بی تو مکدر میشود حوض خیالم
کو آنهمه آیینه گی کو آن زلالی
تندیس زیبای تو را برروی قالی
محوشمال باصفای چشمهایت
یک باغ عطر مریم و یک دشت شالی
ازشاخه افتادی...رسیدی سیب عشقم
من مانده ام با واژه ها ی زرد و کالی
بی تو مکدر میشود حوض خیالم
کو آنهمه آیینه گی کو آن زلالی
- ۸.۰k
- ۲۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط