وقتی که سیب را با شادی خوردیم از بهشت رانده شدیم

🍃وقتی که سیب را با شادی خوردیم از بهشت رانده شدیم
تا شادی را به زمین هدیه کنیم
افسوس که شادی را نفهمیدند و قصه ها و حکایت ها و بعضا حتی فتواها دادند
اکنون قرن‌هاست که سیاهی غم بر دلهایمان سایه افکنده
خنده را میدزدیم
هلهله و کل کشیدن را میبلعیم
و رقصیدن را لای پارچه های سیاه کفن پوش میکنیم
ما قرن‌هاست که شادی کُش عزا پرستیم....🍃



🌱پ.ن:پایکوبی دبکه در کشور زیبای لبنان...شبیه هه لپرکه کوردی در زمان عید نوروز...ولی خب ما پایکوبی را لای پارچه های سیاه کفن پوش کردیم...مبادا که اندوه لبنان زندگی ما را تحت شعاع قرار دهد...🌱



📝 #هانیه #نوستالژی #شخصی
#ه_مثل_هانیه #نوستالژیک #خانواده
#آلفا #خاص #هنرمند
#کتابخانه_آلفا #شصتی_ها #هنرمندان
#قصر_عشق #هفتادیا #موسیقی
#نوشته #هشتادیا #طبیعت
#دلنوشته #آپارات #تنهایی
#هنر #ویژه
#تو_و_دیگر_هیچ #ویسگون #پست
دیدگاه ها (۳۸)

🍃نوشته: هشت یا نه سالم بود که روزی با پدرم به اداره‌ی ایشان ...

🍃از این بازیا که همیشه منو آشپز نشون میداد...🍃📝 #هانیه #نوست...

🍃‌در حوالی روزمره‌گی‌هایمان، جای خالی زندگی عجیب توی ذوق میز...

🍃 قدیما ترازوها این شکلی بودنچارک و سیر و گرم و مثقال و ...و...

🌱قدیما گرچه تلویزیونا سیاه و سفید بود عوضش زندگیا رنگی بود🌱❄...

🍁دهه هفتاد پارت ۴انگار یه جایی دلم موندهلای اون مداد قرمز که...

🍁او را مثل گُل مریم لا به لای کتاب، من لابه لای اشعارم پنهان...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط