من آن قدر با وسعت نبودن تو زیسته ام

من آن قدر با وسعت نبودن تو زیسته ام
که دیگر آمدن ات
دردی از من دوا نمیکند
نیا ؛
مدت هاست که به جای تو
با جای تو انس گرفته ام
دیدگاه ها (۰)

​به قیمت خیانت به دیگراننمی توانبه خود خدمت کرد

​دروغ و خیانتخودش درد ندارهاونجاش درد داره کهاحمق فرضت میکنن

گر هیچ ترا به خیانت میل سوی ماست بگوورنه که رهی عاشق و تنها ...

رفته اي و منهر روز به موریانه هایي فکر میکنمکه آهسته و آرامگ...

نمی داند دل تنها، میان جمع هم تنهاستمرا افکنده در تنگی، که ن...

سناریو: (وقتی که....)(۹:۱۷ دقیقه شب)تصمیم گرفتی بری یچیزی بخ...

دوست پسر دمدمی مزاج

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط