بهشت آن جاییست که هر اتفاقی به وقتش بیوفتد

بهشت آن جایی‌ست که هر اتفاقی به وقتش بیوفتد
خاطراتم را که مرور‌ میکنم همیشه یک نکته آزارم می‌دهد
در زندگی‌ام همه چیز یا زود اتفاق افتاده یا دیر …
از موقعیت های شغلی خوب گرفته تا امکانات و شرایطی که زود به دست آوردم و زود از دستـ دادم
از خواسته‌ها و‌آرزوهای کودکی گرفته تا پیدا کردن محبوبـ ترین کتونی کودکیم در اسباب کشی ...
کتونی که دیگر نصف پاهایم هم در آن جا نمی شد ...
کتونی‌که برای داشتنش دیر شده بود، خیلی دیر...
آرزوهایی که دیر به دست آوردم و دیگر آرزو نبود …😔
حالا که خوب فکر می‌کنم آدم های زندگیه ما هم همین هستند
گاهی زود به زندگیمان می‌آیند، گاهی دیر …
گاهی آنقدر زود می‌آیند که بلدشان نیستیم
نمی‌دانیم باید چطور با آن‌ها باشیم ...
وقتی می‌آیند که سر ما جای دیگری گرم است
تا به خودمان می‌آییم می‌ببنیم
همه‌ چیز خراب شده …
دیگر چیزی از آنها برای ما باقی نمانده است
اما زود رسیدن برزخ است …
برزخی‌که دل امید دارد به تعمیر
به تعمیر خرابی‌هاو جبران گذشته.
جهنم جای دیگری ست …
جایی‌که انسان‌ها دیر به زندگی‌ات می‌آیند
آنقدر دیر که دیگر لحظه‌ای فرصت برای داشتنشان نیست
آنقدر دیر که باید از کسی‌که نداری! دل بکنی …
آنقدر دیر که به چشم هایت نگاه کُند و دل بدهد
ولی یک نفر در ماشین منتظرش باشد
بهشت آن جایی ست که هر اتفاقی به وقتش بیوفتد نه زودتر نه دیرتر... 🍃🌱
#یه_جور_تلخ_آرومم...
دیدگاه ها (۱۵)

#رفیق_خستگی_هامتا حالا شده است حرف هایت با یک نفر تمامی نداش...

خاطراتم را که مرور‌ می کنم همیشه یک‌ نکته آزارم می دهد ...در...

نامه ای برای احساساتم/پارت سوم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط