همه ی ما

همه ی ما

فقط دو نوع شب در زندگی‌مان داریم

شبی که می‌خواهیم زودتر صبح شود

و شبی که هیچگاه دوست نداریم

به صبح برسد

و مرز بین اینها

تنها یک « او » ست

که بستگی دارد مانده باشد

یا رفته باشد
دیدگاه ها (۱)

پا روي دلم گذاشتم و قرار عاقلانه اي ترتيب دادمپشت ميز بلند م...

😆😆😆😆😆😆امان ِاز ما دخترای حسود

نمیدونی که تو منو پیش همه کسایی که بهشون گفته بودم اون بهتری...

هی تو… نمیدانم نامت را چه بگذارم… مخاطب خاص… تمام زندگی… دلی...

شهر خاموش شده بود ، همه برای زنده موندن فرار می‌کردند و اوکر...

در من دخترکی پر از شور و نشاط ، تمام روز ، با شادترین موزیک ...

#داستان_شبشبی مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دکان نجاری م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط