خاطرههایت هنوز در دستهایم است،
مثل بارانی که آرام بر شیشههای قلبم میلغزد.
جداییهایت، اما، سایههاییاند که هیچگاه لمس نمیشوند،
فقط از دور نظارهگرند.
هر صفحه از زندگی، هر خط و هر لحظه، خاطرهای است
که حتی وقتی ورق میخورد، نمیمیرد و همچنان نفس میکشد در ذهنم.
میخواهم بروم، اما بخشی از تو همیشه با من است؛
نوری که پشت ابرها پنهان شده،
همیشه هست، حتی وقتی جهان تاریک است.
گاهی میخواهم فراموشت کنم
اما ناشدنیست؛
🩶🌑
مثل بارانی که آرام بر شیشههای قلبم میلغزد.
جداییهایت، اما، سایههاییاند که هیچگاه لمس نمیشوند،
فقط از دور نظارهگرند.
هر صفحه از زندگی، هر خط و هر لحظه، خاطرهای است
که حتی وقتی ورق میخورد، نمیمیرد و همچنان نفس میکشد در ذهنم.
میخواهم بروم، اما بخشی از تو همیشه با من است؛
نوری که پشت ابرها پنهان شده،
همیشه هست، حتی وقتی جهان تاریک است.
گاهی میخواهم فراموشت کنم
اما ناشدنیست؛
🩶🌑
- ۸.۲k
- ۰۱ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط