🌱🍒بیقرارت بودم و بودی قرار دیگری
من شدم غمخوار تو ،تو غمگسار دیگری
رفتی و چشم انتظارم پس بهار تو کی است؟
گفته بودی بازمی گردی بهار دیگری
شعرمی گفتم که شاید بشنوی و عاقبت
این خبر آمدکه خواندی گوش یار دیگری
گفته بودی یار خو بی روزهای سخت هم
راست می گفتی و هستی یارغار دیگری
هرغزل باسوزخود زخمی به قلب من فزود
مرهمی برزخم قلب داغدار دیگری
من به توخواهم رسیدای آرزوی قلب من
گردراین دوران نشد درروزگار دیگری
عمرمن رفت وندارم فرصتی که بازهم
شعرهایم‌رابخوانم پیش یار دیگری🌱🍒
#احمد_نارویی
دیدگاه ها (۳)

🌱🍒دلم می خواست می شد دیدنت را هرشب و هر شب🌱🍒#حسین_منزوی

🌱🍒پاییزِ هزار برگِ دفتر شده استباران زده و خاطره ها تر شده ا...

🍒🌱تاکجا چشم‌من و سیر خیال تو و اندیشه خوابکی به سامان برسد ف...

#عکس_نوشته

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط