عاشقانه های شبنم
غمِ پاییز اومد و خش خشِ برگا زیرِ پا
تو بگو صدای پات،تو کوچه ها رو چه کنم
می ره از یادِ دلم کوچِ تو گاهی،تو بگو
حرفِ کوچ و رفتنِ چلچله ها رو چه کنم
آره ، بارون میشوره اشکِ غم آلودِ منو
بغضِ سنگینِ غروب و گِلِه ها رو چه کنم
تو اَزَم دوری و این نداشتنت سهمِ منه
دردِ این دوری و این فاصله ها رو چه کنم
گیرم این اشکارو خشکوندم و رفتم تو سکوت
تو بگو گریه و سرخیِ هوا رو چه کنم
تو بهم گفتی دلم تنگته ماهو ببینم
پس بیا خودت بگو، ماه و شبارو چه کنم
دیگه از اشکایِ من اشکِ خدا در اومده
اشکِ من هیچی،بگو اشکِ خدا رو چه کنم
تو بگو صدای پات،تو کوچه ها رو چه کنم
می ره از یادِ دلم کوچِ تو گاهی،تو بگو
حرفِ کوچ و رفتنِ چلچله ها رو چه کنم
آره ، بارون میشوره اشکِ غم آلودِ منو
بغضِ سنگینِ غروب و گِلِه ها رو چه کنم
تو اَزَم دوری و این نداشتنت سهمِ منه
دردِ این دوری و این فاصله ها رو چه کنم
گیرم این اشکارو خشکوندم و رفتم تو سکوت
تو بگو گریه و سرخیِ هوا رو چه کنم
تو بهم گفتی دلم تنگته ماهو ببینم
پس بیا خودت بگو، ماه و شبارو چه کنم
دیگه از اشکایِ من اشکِ خدا در اومده
اشکِ من هیچی،بگو اشکِ خدا رو چه کنم
- ۴.۰k
- ۰۲ آبان ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط