چه خوش افسانه میگویی به افسونهای خاموشی

#چه خوش افسانه می‌گویی به افسون‌های خاموشی
مرا از یاد خود بستان بدین خواب فراموشی

ز موج چشم مستت چون دل سرگشته برگیرم
که من خود غرقه خواهم شد درین دریای مدهوشی

می از جام مودت نوش و در کار محبت کوش
به مستی ، بی خمارست این می نوشین اگر نوشی

سخن ها داشتم دور از فریب چشم غمازت
چو زلفت گر مرا بودی مجال حرف در گوشی

نمی‌سنجد و می رنجند ازین زیبا سخن سایه
بیا تا گم کنم خود را به خلوت‌های خاموشی...
دیدگاه ها (۳)

😀♥️

#کنار تو تنهاتر شده اماز تو تا اوج تو، زندگی من گسترده استاز...

#تو راشوقِ دیدنِ ماه،به کمینِ شب می کشاندستاره ها،بهانه ای ب...

"#به عزم توبـــه سحر گفتم استخاره کنمبهارِ توبه شکن می رسد چ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط