خانم عنبری... چقدر با توپ میزدم تو سرش:) با این حال همیشه میومد بوسم کنه.. از مرداد پارسال متنفرم... چون سه نفر رو از دست دادم.. اولین نفر که آقایی بود که فامیلمون بود و خیلی دوسش داشتم(به چشم پدربزرگ) فوت کرد تو ۲۰ مرداد و دقیقا ۵ روز بعدش یعنی ۲۵ مرداد مادربزرگ مادرم که واقعا مثل مادربزرگ خودم دوسش داشتم و منو یجورایی میشه گفت بزرگم کرده بود فوت کرد یک هفته بعدشم خانم عنبری:) بد بیاری پشت بد بیاری.. خوب بخوابین همتون... همیشه وقتی منو میدید از جیبش شکلات/لواشک در میآورد و بهم میداد و میگفت بیا بهت پول بدم و پول رو در میآورد که بهم بده ولی هیچوقت قبول نکردم.. اما خب الان حسرت میخورم که چرا چیزی ازش یادگاری ندارم.. قدر همو بدونیم ممکنه هیچکدوممون پس فردا نباشیم... :) https://daigo.ir/secret/31421497557 ناشناس
- ۶.۲k
- ۱۷ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۴۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط