بدم میاد انگار دارن هزارتا چوب میکنن تو جونم

بدم میاد انگار دارن هزارتا چوب میکنن تو جونم
ولی وقتی خودت میری بابقیه دیگه چیکار میتونم بکنم
دیدگاه ها (۲)

هر روز مثل دیروزه میری مدرسه برمیگردی درس میخونی میخوابی دوب...

میفهمی؟ نمیتونی تو واقعیت خوشحال باشی و فقط تخیلات حالت رو خ...

هیچ وقت برات کافی نبودم هیچ وقت

می‌شود حماقتی مثل زندگی را تحمل کرد

چه جالب که واسه اونایی که جونشون رو واسم میدادن دیگه مهم نیس...

بچه ها من بیکار شدم باز رفتم اینجا خودم رو اباد کردم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط