مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

اشک رازیست

🌱🍒اشک رازی‌ست
لب‌خند رازی‌ست
عشق رازی‌ست
 
اشک ِ آن شب لب‌خند ِ عشق‌ام بود.
 
قصه نيستم که بگویی
نغمه نيستم که بخوانی
صدانيستم که بشنوی
ياچيزی چنان که ببينی
ياچيزی چنان که بدانی…
 
من درد ِ مشترک‌ام
مرا فرياد کن.
 
درخت با جنگل سخن می‌گويد
علف باصحرا
ستاره باکهکشان
و من باتوسخن می‌گويم
 
نام‌ات رابه من بگو
دست‌ات رابه من بده
حرف‌ات رابه من بگو
قلب‌ات رابه من بده
من ريشه‌هاي ِتو رادريافته‌ام
با لبان‌ات براي ِهمه لب‌هاسخن گفته‌ام
و دست‌های‌ات با دستان ِمن آشناست.
 
در خلوت ِ روشن باتو گريسته‌ام
براي ِ خاطر ِ زنده‌گان،
و در گورستان ِتاريک باتو خوانده‌ام
زيباترين ِ سرودها را
زيرا که مرده‌گان ِ اين سال
عاشق‌ترين ِ زنده‌گان بوده‌اند.
 
دست‌ات را به من بده
دست‌های ِ تو با من آشناست
ای ديريافته با تو سخن می‌گويم
به‌سان ِ ابر که با توفان
به‌سان ِ علف که با صحرا
به‌سان ِ باران که با دريا
به‌سان ِ پرنده که با بهار
به‌سان ِ درخت که با جنگل سخن می‌گويد

زيرا که من
ريشه‌های ِ تو را دريافته‌ام
زيرا که صدای ِ من
با صدای ِ تو آشناست.🌱🍒

 #شاملو
دیدگاه ها (۸)

🍒🌱عاشقی همچو منت نیست،خدامی داند🍒🌱#وحشی_بافقی

🌱🍒وگیسوانت را درنسیم رها کن،که اینگونه صبح نفس می کشد🌱🍒#لااد...

🍒🌱به‌وقت نرگس‌های زرد ..که می‌دانند هدف از زیستن بالیدن استچ...

🌱🍒شب تیره و یار دور و کس مونس نهای هجر  بکش که بی‌کسم یافته‌...

با توام آااااای ! پدر سوخته بازی کافی ستهی خرابم کنی و باز ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط