مثل سابق غزلم ساده و بارانی است
مثل سابق غزلم ساده و بارانی است
هفت قرن است در این مصر فراوانی نیست
به زلیخا بنویسید نیاید بازار
این سفر یوسف این قافله کنعانی نیست
با لبی تشنه و بی بسمل...و چاقوی کند
ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی این نیست
عشق رازیست به اندازه ی آغوش خدا
عشق آنگونه که میدانم و می دانی نیست ،🩷نفسم🩷
هفت قرن است در این مصر فراوانی نیست
به زلیخا بنویسید نیاید بازار
این سفر یوسف این قافله کنعانی نیست
با لبی تشنه و بی بسمل...و چاقوی کند
ما که رفتیم ولی رسم مسلمانی این نیست
عشق رازیست به اندازه ی آغوش خدا
عشق آنگونه که میدانم و می دانی نیست ،🩷نفسم🩷
- ۴.۸k
- ۱۰ بهمن ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط