پنداشت ه یاد تو

پنداشتے ڪه #یاد تو،
این یادِ #دلنواز
در #تنگناے سینه،
فراموش مے شود؟

#فریدون_مشیری
‌‌‌
دیدگاه ها (۵۶)

بعضی آدما مثل بارون می مونناولش که میان بهت طراوت میدن ،شادی...

تمامِ بوسه‌هایم بی تو سُر خورد از دهان افتاد#حامد_ابراهیم_پو...

من با چشمانِ تواندوهِ آزادیِ هزار پرنده ی بیراه راگریسته بود...

‌چشمانت ...کارناوال آتش بازی‌ست ...یک روز در هر سال برای تما...

گفتی چه دلگشاست افق در طلوع صبح

براے خودت باشبراے دلت زندگے ڪنو اجازه نده آدم هاتڪلیف علاقه ...

صبح آنست ڪه با یاد تو من برخیزم ورنه هرصبح مثال شب تاری دگر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط