وقتی نیستی

وقتی نیستی
حال پرنده ی غربت زده ایی را دارم
که در اقلیم دلتنگی
پرواز می کند به
جستجوی شانه های امن و آشنای تو،،،
با هراس نداشتنت
ترسی روانه وجودم می شود
که ضربان قلبم را
به اندوه نبودن هایت چند برابر می کند....
آمدنت را به هزاران نغمه ی عشق می خوانم
آوازی سر می دهم از بکرترین
واژه ها
که از عمق جانم به سوی تو پرواز می کند،،،
تو را می خوانم با صدای نافذ عشق
و در بی تابی های دل بیقرارم
زمزمه می کنم  خواستنت را.....!!!

@RadiooShear | باران مقدم
دیدگاه ها (۰)

من سایه‌ای از نیمه ی پنهانی خویشمتصویر هزار آینه حیرانی خویش...

زن ها هم شاعرند هم پرنده !شاعر بودنشان را بعد از شنیدن "دوست...

اگه ازتون پرسیدن با دوستتون عشقتونرفیقتون یا هر کسی که چرا ب...

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ به گمانم خورشید هم شب‌های قبل از طلوع...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط