سجاده را دوست داشتم

سجاده را دوست داشتم...
اسمش را گذاشته بودم
آغوش همیشه بازِ خـدا» ...
هر جا سجاده بود،
میشد با خدا خلوت کرد ...
هنوز هم سجـاده را دوست دارم
اما یاد گرفتم برای خلوت کردن با خـدا
لازم نیست دنبال سجـاده بگردم ...
تمام زمین سجـاده است
وقتی که خـدا لحظه به لحظه در یاد من است .
همه بر سر زبانند و تو در میان جانی
تو نظیر من ببینی و بدیل من بگیری
عوض تو من نیابم که به هیچ کس نمانی
#خدا
دیدگاه ها (۱۶)

از امام حسن(ع) پرسیدند: شخص با کرامت کیست؟ فرمود: کریم، شخصی...

زندگے شبیه فصل‌ استهیچ فصلے همیشگے نیستدر زندگے نیز روزهایے ...

"اگر میلیون ها نفر دوستت داشتند؛من، یکی از آن ها بودم...اگر ...

یه جایی تو بچگیامون واسه آخرین بار رفتیم تو کوچه و با دوستام...

# رز _ سیاه PART _ 49تارا: از وقتی یادمه بعد یه دوره کوتاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط