یخورده شخصی خودم ساز نوش نگاهتون 🥰
رنجیده بودم؛
دیگر دلم نمی‌خواست حرف بزنم،
حتی دیگر میلی به آواز خواندن نداشتم؛
پرنده‌ای که درونم آواز می‌خواند، پر زد و رفت.
دیدگاه ها (۱)

مادربرای خستگی ام نذرکنبعضی دردهافقط بادعای تو درمان می شود....

دلم که نه...❤️‍🩹جانم برایت تنگ شده❤️‍🩹💔😔 از حُر پرسیدند :ا...

وقته با خدا رازُ نیاز کردنه😭😍:))

تعریف من از عشق همان بود که گفتمدر بند کسی باش، که در بندِ ح...

امروز می‌خوام در مورد یک موضوعی حرف بزنم این باشه دلم واسه م...

این ادیت جدیدمه ولی هنوز کاملش نکردم

وانشات اینوماکی//پارت ۶

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط