ماجرای به گریه انداختن سلطان محمود توسط خرقانی!

...

حکایتی زیبا از ابوالحسن خرقانی که در تذکرة الاولیا عطّار بهش اشاره شده:

نقل است که شیخ ابوالحسن خرقانی شبی #نماز همی کرد. آوازی شنید که «هان! ابوالحسن! خواهی تا آنچه از تو می‌دانم با خلق بگویم تا سنگسارت کنند!؟»

شیخ گفت: «بار الها! خواهی تا آنچه از کرم و رحمت تو می‌دانم و می‌بینم با خلق بگویم تا دیگر هیچ‌کس سجودت نکند؟» آواز آمد: «نه از تو، نه از من.»

🇮🇷 @farzandeIRAN_ir

#فرزند_ایران #مفاخر
#ابوالحسن_خرقانی
دیدگاه ها (۶)

رهبری که از هیچکس جز خدا نمیترسید!

چرا مسیحیان فرانسه امام را دوست داشتند!

...بدترین شکنجه‌گران بعثی هم بخاطر او آدم شدند!«سیدعلی‌اکبر ...

پروین اعتصامی هرگز به آن کاخ داخل نمیشود!

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط