عاشقانه های شبنم
بستند پرم را و دلم پر زده سویت
خواهد چو غباری بنشیند سر کویت
پژمرده از این هجر، گل مریم گلدان
ای کاش بیایی و شود زنده به بویت
پنهان مکن این عشق نهانسوز که دیری ست
افشا شده بر کلّ جهان راز مگویت
گفتی که وفاداری و این است سئوالم
در دست نسیم است چرا حلقه ی مویت؟
مهلت دهد آیا اجلم تا که شبی خوش
با دستِ دلم جام بگیرم ز سبویت؟
می میرد و خاموش شود گر که نیایی
آواز پر آوازه و سوزنده ی قویت
برگرد بیا رخ بنما ای مه زیبا
تا کی بکشد چشم و دلم حسرت رویت؟
خواهد چو غباری بنشیند سر کویت
پژمرده از این هجر، گل مریم گلدان
ای کاش بیایی و شود زنده به بویت
پنهان مکن این عشق نهانسوز که دیری ست
افشا شده بر کلّ جهان راز مگویت
گفتی که وفاداری و این است سئوالم
در دست نسیم است چرا حلقه ی مویت؟
مهلت دهد آیا اجلم تا که شبی خوش
با دستِ دلم جام بگیرم ز سبویت؟
می میرد و خاموش شود گر که نیایی
آواز پر آوازه و سوزنده ی قویت
برگرد بیا رخ بنما ای مه زیبا
تا کی بکشد چشم و دلم حسرت رویت؟
- ۱۰.۹k
- ۲۹ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط