میفشارد

می‌فشارد؛
بغضی جانم را،
اشکی چشمم را،
دردی جهانم را،
دلتنگی قلبم را،
و انتظاری امیدم را.
پس بیاا، تا درمان شوم، با افشردن جانم در آغوشت.
دیدگاه ها (۰)

وقتی خوند جواب_نداد خودت برووقتی انلاین بود و سراغی_ازت نگرف...

لعنت ب این حال خرابیای شبونه ک از سر دلتنگی سرت میاد لعنت ب ...

تاحالا شده انقدی دلتنگ شی ک دلت بخادش و دلت بخاد فقط اونوببی...

‏یکی از بدترین حسای دنیا اینه که کسی کهبرات امن و قابل اعتما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط