ســـآلــوآتـــور
تکپآرتی V





صبحی دیگر
صبحی تازه و زیبا
با شوق و ذوق از خواب بلند شد
دخترک به کنآرش نگاه کرد
غرق در صورت خواب پسر شد

سرش رو نزدیک پسر کرد
نفس هاشو توی ریه هاش حبس کرد
موهای خوش حالتشو زد کنار و
گوشه گونه تهیونگ رو ناز کرد

لب هاشو تر کرد برای یه بوسه
بوسه بیداری
بوسه صبح بخیر

سرشو نزدیک تهیونگ کرد و لباشو آروم بوسید
چشم های قشنگشو باز کرد آروم و لبخند بی جونی زد

تهیونگ: ژِووس اِدو مآدآم...(میپرستمت بآنو)

امیلی: بونژو تهیونگ

تهیونگ: صبح توعم بخیر پرنسس

امیلی سریع رفت سمت دستشویی که کار های لازمشو کنه
تهیونگ هم رفت لباساشو عوض کنه

امیلی رفت سمت آشپزخونه
میخواست پنکیک درست کنه..
امروز خیلی تک بود
اولین و آخرین روز بود...
میخواست بهترین رو بسازه باهاش...

تهیونگ از پله ها اومد پایین و رفت سمت امیلی و از پشت بغلش کرد.
موهای بلند و لخت مشکی دخترک پرستیدنی بود
تهیونگ احساس کرد که داره اذیتش میکنه برای همین با کش مویی که دستش بود تصمییم گرفت که موهای امیلی رو ببافه

شروع کرد به بافتن موهای دخترش

امیلی: هی تهی اون کش رو از کجا آوردی؟

تهیونگ: از توی کشوت برداشتم..
عاح شت بیشتر از موهات به مچ دست من میاد
بیب بوی موهاتو میده...

دختر لبخندی زد و سطحی لب پسر رو بوسید

امیلی: ژِووس اِیم...(دوستت دارم)

تهیونگ: ژِتِیم... (عاشقتم)

تهیونگ امیلی رو نشوند رو اوپن
پاهاشو وا کرد و خودشو جا داد بین پاهاش و شروع کرد به بوسیدنش

انگار سال ها بود که منتظر همچین لحظه ای بود
بهترین لحظه
حساس ترین لحظه

حتا غرق تر از دریا بودن
بیشتر توی اون اقیانوس غرق شده بودن تا یه جزیره...

ولی ای کاش تو همون اقیانوس خفه میشدن تا با یه حرف..

امیلی: تهی...میشه نری لطفا...
بمون تا بهشون بگم بهت رسیدم و شدیم مال هم

تهیونگ صورت دختر رو قاب کرد توی دستاش و نگاه عاشقانه ای بهش مینداخت:

آخه نازدونکم
مرواریدکم..من نمیتونم بمونم
وگرنه ما مال همیم
حتا اگه نباشم...
فقط نباید فراموش شم
فراموشم نکن

تار شد
تار شد و رفت...
گذاشت رفت

امیلی همونطور روی اوپن نشسته بود و هیچکس جلوش نبود

چقدر سخته وقتی عاشق پرنس فرانسوی سال 1977 میشی و توی نسلش نیستی
رسما دیگه استخون هاشم پرپر شده رفته هوا...

ای کاش تورا درآن زمان روی اسب سفیدت میدیدم
حاضرم به دست تو بمیرم سآلواتور من..
مرا خفه کن تا بخوابم...
نجات دهنده من...
________________________________________________-
اَز جِکسـ ـو... .
پآیآن... .
دیدگاه ها (۱۴)

طُلـــوعِ طَلـــآیـیچندشآتی jkچِجوریه که وقتی برگشتم تو رفته...

طُلـــوعِ طَلـــآیـیچندشآتی jkP.1وقت بیدار شدن بودندیگه وقت ...

I wanna make you my girl.@LLAROSA

ناشناسمو پر میکنید عروسکا؟! https://daigo.ir/secret/81711606...

༺༽ 𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐦𝐚𝐬𝐤 ༼༻𝐩𝐚𝐫𝐭:«𝟕» ★........★........ ★........★.........

༺༽ 𝐧𝐢𝐠𝐡𝐭 𝐦𝐚𝐬𝐤 ༼༻𝐩𝐚𝐫𝐭:«𝟑» ★........★........ ★........★.........

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط