زند وقت ساده رفت مشود نفس راحتتری مکشد
زندࡏަے وقتے ساده ࡏަرفتہ مےشود ، نفس راحتتری مےکشد .
وقتے قرار نیست همہ چیز معنا داشتہ باشد یا بہ مقصدی بزرࡏަ ختم شود ،
زیبایےها بےإجازه پیدایشان مےشود؛
در نور عصر ، در یک خندهٔ کوتاه ، در لحظہ ای کہ فقط «هستے» ُُ عجلہ ای برای رفتن نداری .
لذت بردن از لحظہ یعنی همین؛کم کردن توقعها ، کندتر قدم زدن ،
و إجازه دادن بہ دل کہ از چیزهای کوچک خوشحال شود .
زندࡏަے انقدرها هم سخت نیست ، اࡏަر یاد بࡏަیری ࡏަاهے فقط نࡏަاه کنے ،
نفس بکشی ُُ بࡏަذاری لحظہ ، خودش کافی باشد .
وقتے قرار نیست همہ چیز معنا داشتہ باشد یا بہ مقصدی بزرࡏަ ختم شود ،
زیبایےها بےإجازه پیدایشان مےشود؛
در نور عصر ، در یک خندهٔ کوتاه ، در لحظہ ای کہ فقط «هستے» ُُ عجلہ ای برای رفتن نداری .
لذت بردن از لحظہ یعنی همین؛کم کردن توقعها ، کندتر قدم زدن ،
و إجازه دادن بہ دل کہ از چیزهای کوچک خوشحال شود .
زندࡏަے انقدرها هم سخت نیست ، اࡏަر یاد بࡏަیری ࡏަاهے فقط نࡏަاه کنے ،
نفس بکشی ُُ بࡏަذاری لحظہ ، خودش کافی باشد .
- ۲.۰k
- ۰۱ دی ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۶)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط