من هر روزم را

من هر روزم را
تنهای تنهای
اینجا کنار خودم
و تنهایی‌های کشنده‌ام
به شب می‌رسانم
تا به پایان برسد
عمر گرانی که تمام سرمایه‌ام
از این دنیا بود
و ثمره‌اش
جز تلخی روزگارم هیچ نبود
به شب‌های رفته و روزهای نیامده می‌اندیشم
و مدام با خودم درگیرم که:
« ز کجا آمده‌ام؟ آمدنم بهر چه بود؟»
و هیچ پاسخ قانع کننده‌ای نمیابم
که آرامم کند
تنهاییم را
میان جسم خسته و روح نیمه‌جانم
به مساوات تقسیم کرده‌ام
که بی نصیب نمانند
از این حال زجرآور...
.
تنها همین تنهاییست که روزهای بی‌کسی کنارم میماند
و مدام دست‌های زمخت و وفادارش را
به سر و گوشم می‌کشد
تا پایان این عمر بی‌حاصل....
.
فرشته احمدی
غروب‌های تنهایی

#تنهایی#بغض#اشک#گریه#افسوس#غروب#فرشته‌احمدی
دیدگاه ها (۰)

دلتنگ که می‌شویتا چشم کار می‌کند تنهایی‌ست فقط تنهایی، که وف...

روزگار قشنگی نیستما انسانیماما بین رفتار ظاهر و باطن‌مان تفا...

شما را بخدازن‌ها را به حال خودشان بگذاریداینهمه دنیایشان را ...

یک نفر باید باشدکه هوای دل آدم را داشته باشدکسی که گاهیشبها ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط