📌از پس کوچه های شاهچراغ تا قلب دشمن؛ روایت شجاعت مجید سپاسی

🔸یه آقا مجید بود تو یه محله پشت شاچراغ و عاشق نوشابه و کاپیتان همه‌ی بازی‌های گل کوچیک. می‌گفت اگه مردم منو با نوشابه غسل بدید.

🔹هنوز ۱۰ روز مونده بود به شروع جنگ که خودش رو رسوند به آبادان و تو نخلستان‌ها برای خودش یه پایگاه موشکی راه انداخت.

▪️با اینکه بنی‌صدر قدغن کرده بود مهمات ارتش رو استفاده کنن، با بچه‌های ارتش رفیق شد و ازشون خمپاره می‌گرفت و می‌زد به عراقی‌ها؛ یه بار یه جیپ عراقی رو در حال حرکت زد.

▫️بعد که جنگ شروع شد رفت تو گردان بچه‌های شیراز و تا شد معاون لشکر و طراح عملیات‌ها. هیچ‌کدوم از اینا دلیل نمی‌شد که نوشابه نخوره.

□برمی‌گشت اهواز برای فوتبال و نوشابه.مادرش کوپنهای نوشابه رو قایم می‌کرد تا وقتی برگشت براش نوشابه بگیره.

●معاون لشکر بود ولی وقتی وارد جلسه فرماندهان می‌شد جلسه از رسمیت می‌افتاد از بس شوخی و خنده می‌کرد.

○بهترین طراح نقشه‌های جنگ بود. یهو خبر می‌رسید بیست سی کیلومتر رفته تو خاک دشمن و از سنگراشون فیلم و عکس گرفته.

◇یه بار هم تو عملیات راهنمای لشکر شد و بچه‌ها رو برد ۱۰کیلومتر بعد از سنگرهای دشمن و عراقی‌ها شاخ درآوردن.

🔻اسفند ۶۶ که شهید شد کل شیراز رو غم گرفت. دوستای مجید که تیم بهزاد رو راه انداخته بودن اسم تیم رو گذاشتن فجر شهید سپاسی شیراز به یاد مجید سپاسی که عشق فوتبال بود و نوشابه و ایران...

#شهیدمجیدسپاسی
#شهدا #شیراز #دفاع‌مقدس
دیدگاه ها (۳)

💢 اگه کارهای خدا برات زیر سؤاله؛ این ویدئو رو ببین! #استا...

از «رشید»... به کلیه‌ واحدها،«#یاحسین،#یاحسین»شروع عملیات طر...

آنها چه انسی با خاک گرفته‌اند... #شهیدآوینی #سیدمرتضی‌آوینی ...

من یه سوالی دارم !به نظر شما سپاه قدس ! و اون شخصی که بالا س...

هدف وسیله رو توجیه می کنه یا نه ؟!یارو یه زن بی شرف دزد !!به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط