🧡🧡 زیاد سخت گرفته‌ایم!⁣
زندگی چیزی به جز گرفتنِ یک استکان چای لب سوز از دستان مهربان مادر بود؟ که بنوشی و نفس آرامی بکشی و غرق شوی میان گل‌‌های سرخِ پیرهنش‌؟⁣

یا کنار پنجره‌‌ی چوبی بنشینی و انتظار بکشی برای آمدنِ بابا؟ برای شنیدنِ صدایِ امنِ پاهایش؟ که به دستان مردانه‌اش خیره شوی و دنبال دلخوشی‌های کوچکی برای ذوق کردن و بالا و پایین پریدن بگردی؟⁣

زندگی مگر چیزی به جز تماشای گلدان‌‌های سفالیِ کنارِ باغچه بود؟! یا که استشمام عطر کاهگل و یاسی که دیوارهای آجریِ حیاط را بغل کرده بود؟!⁣ ⁣

زندگی جز شنیدن صدای آواز جغدها و جیرجیرک‌ها و لالایی شبانه‌ی قورباغه‌های کنار رودخانه بود ؟! ⁣
جز اینکه در دل گرگ و میش صبح، با صدای آوازِ خروس همسایه بیدار شوی و اولین منظره‌ی مقابل چشمانت بخار کتریِ روی چراغ باشد؟!⁣
که ببینی و گوش کنی و ایمان داشته باشی که زندگی در کمال سادگی اما پر شورتر از همیشه، ادامه دارد...؟⁣

ما از زندگی چه می‌خواستیم که از دل این سادگی‌های اصیل و بی بازگشت به این پیچ و خم‌های ملال آور رسیده‌ایم ؟! ⁣🧡🧡

✍️🏻 #نرگس_صرافیان_طوفان
دیدگاه ها (۰)

🌱🤍 دلتنگی جا ماندن از آخرین قطار استگریه ی کودکیکه در پی باد...

❄️❄️ •• آدمی هر صبح به امیدی چشم باز می‌کند..امیدی که شاید ،...

💔💔+بعضی+رفتنا+قشنگ+بوی+نیومدن+میدهحتی+اگه+بگه+زودی+برمیگردم....

🎶🦋 از میان تمام چیزهایی که دیده ام،تنها تویی که می خواهم به ...

📖السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِ...

چندپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط