من دلم هرگز نمی آید که دلگیرت کنم

من دلم هرگز نمی آید که دلگیرت کنم
یا که با خودخواهیم از زندگی سیرت کنم

هی نمک می ریختم با بیت بیت هر غزل
تا که با شعر خودم شاید نمک گیرت کنم

خواب خوب هرشبم بودی گمان کردم که تو
مال من هستی اگر هرجور تعبیرت کنم

گاه عاشق بودی گاهی بلای جان من
خوب یا بد نمیدانم چه تعبیرت کنم

من فقط میخواستم مال خودم باشی همین
من فقط میخواستم پای خودم پیرت کنم...🦋🦋


شبتون به عشق و نیکی محبوبم❤🌹
دیدگاه ها (۰)

وقتی روزگار سخت میشودو تحملش از توان خارجوصله ای میخواهی لبر...

هر آنچه دوست داشتم برای من نماند و رفتامیدِ آخرین اگر تویی، ...

لحظه ها را گم کنم در لحظه ی خندیدنت این خودِ عشق ست ،من باشم...

میرِ من خوش می‌روی کاندر سر و پا میرمتخوش خِرامان شو که پیشِ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط