عازم توام گاهی پاهایم را گم میکنم گاهی نمیتوانم برو

عازم توام‌، گاهی پاهایم را گُم می‌کنم، گاهی نمی‌توانم بروم پاهایم خواب رفته‌اند، و پای خوابیده به فریاد نگردد بیدار.
من فقط تو را بلدم، کارم تویی، دنیام تویی، هستی من تویی.
سرزنشم می‌کنند می‌گویند عاشق به هلاک خویشتن مشغول است ، باشد ایرادی ندارد، من تنها راه تو را بلدم،
بگذار بگویند من مجنون عشق شما شده‌ام..
آرام جان من!
بگذار برایت بگویم که بودنت با من یکی شده است.
آنقدر میان جان من خوش نشسته‌ای که به هرچه می‌نگرم همانی‌ست که تو دیده‌ای.
هر شعری که می‌خوانم رد انگشتانت به روی قافیه‌ی آن را احساس می‌کنم.
تمام خیابان‌ها را با خیال قدم‌های تو به انتها رسانده‌ام.
از کنار تلخی‌ها گذشته‌ام تا کنار باور تو بنشینم.
و با این شوق بودنت در من به اوج زندگی رسیده‌ام.
مرا از دچار شدن، لحظه به لحظه دوره کردن، تو را زندگی کردن برای من بس است.
در من کوچه‌ای‌ست که با تو در آن نگشته‌ام...
سفری‌ست که با تو هنوز نرفته‌ام...
روزها و شب‌هایی‌ست که با تو به سر نکرده‌ام...
و عاشقانه‌هایی‌ست که با تو هنوز نگفته‌ام...
در من حرفایی‌ست که هنوز نفس می‌کشند...
آرزوهایی که هنوز به انجام نرسیده‌اند...
در من و در کعبه‌ی من‌، سجده‌ای‌ست برای قامت تو...
در من پاره‌ای از تو می‌تپد و این جان نیمه‌جانم از او زنده است..
در من و در رگهای من خونی از احساس سبز تو جاری‌ست ...
و شکوفه می‌زند هم‌چون گلی سرخ در من...
در من تو و حس تو هست هنوز و هنوز.
با تو نبرد عشق را نمی بازم.
سود و زیان در کار نیست، تنها ثروتم چشمهای قشنگ توست.
شوق چشمانت بلور خالص باور هاست.
رنگین‌کمان آرزو هاست.
مهر ماندگار دوران هاست. ،
و من همین احساس پاک تورا میپرستم.
ستایش میکنم ومن عاشقت میشوم.
پیش تر از ثانیه های که گذشت،
پیش تر از دوست ات دارم های که گذشت،
پیش تر از نجوا های شب های که گذشت،
من تورا عاشقانه دوست خواهم داشت،
آرام جانم
تو عزیز ترین چیزی هستی که در قلبم دارم
#دلنوشته_برای_بهترینم
⛔کپی ممنوع⛔
دیدگاه ها (۰)

آدما وقتی به گنج برسن، ازش رد میشن چون به گنج اعتقاد ندارند ...

یه آدمهایی هستن که میان تو زندگی آدم..یهوییبی صداآرومبا خودش...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

خدا توبه کنندگان را دوست دارد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط