شهید روح الله عجمیان

هنوز جوان رشیدش را ندیده و سه‌روز از آن لحظه‌های سخت که اولین بار صحنه‌های جان‌دادنِ پسر رشیدش زیر مشت و لگد و ضربه چاقوی آن جماعت گذشته. بغضش می‌شکند و توی‌گریه‌هایی تلخ، گم می‌شود:«من سه‌روز پیش رفتم دادگاه و‌ آنجا دیدم چطوری زدنش»
بعد مظلومانه‌ترین و غریبانه‌ترین لحظه‌های روح‌الله زیر مشت و لگد جانی‌ها جلوی چشمش می‌آید:«یک دستش رو تنش بود و یک دست دیگر را..» دستش را مثل آن لحظه‌های روح‌الله بالا می‌برد و انگار آن لحظه با همه وجودش آرزو می‌کند خودش آنجا جای پسرش بود: «یک دست دیگرش را اینجوری کرده که نزننش.. هزار نفر زدنش»
جمله آخر توی سرم می‌پیچد؛ «هزار نفر زدنش».. غریب گیرآورده بودنش.

امروز دو تا از قاتل‌هایش را قصاص کردند؛ حالا جانی‌ها دوره افتاده‌اند برای مرثیه‌خوانی برایشان. کاش مادر روح‌الله هیچ‌وقت نیاید و نبیند؛ مگر یک زن، چندبار باید بمیرد و زنده شود؟
#شهید_عجمیان
#اعدام
دیدگاه ها (۱۳)

نفس خانم بازیگر بالا نمیاد..

ولیعهد چشم ودل پاک و بااخلاق حامی زن زندگی آزادی

تنبیه عربستان و توله های منطقه به سبک ایرانی

اظهار دور از انتظار آقای جواد لاربجانی

🔰اینجا پیکر روح الله عجمیان، گچ کار ساده و تهی دست کمالشهر ک...

🔰اینجا پیکر روح الله عجمیان، گچ کار ساده و تهی دست کمالشهر ک...

🔻اینجا پیکر روح الله عجمیان، گچ کار ساده و تهی دست کمالشهر ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط