خالی از هر گونه انگیزه برای ادامه دادن

_‏خالی از هر گونه انگیزه برای ادامه دادن!
دستانش بوی مرگ می‌داد، در زیر پوستش لایه‌ی ض‍‌خیمی از غم بود. غمی که یک‌لحظه او را رها نمی‌کرد، غمی که با دستان سردش، قلب او را می‌فشرد. حزن و اندوه در شریانش جاری بود و تمام وجودش را فرا گرفته بود.
نتیجه‌ اش روحی کدر در جسمی بی‌رمق بود!🙂🌿..
دیدگاه ها (۵)

اگِه کسیُ دوس ندارین، بهش بگین از زندگیتون بره بیرون ولی بهش...

‌ما انبوهی از آدم‌هایِ فراموش شدهدر انتظارِ معجزهدر تصورِ گ...

_ این روزها وقتی مشغول شرح دادن حال و وضعم برای کسی می‌شوم، ...

حالا به دستهایم که نگاه می‌کنم، خون هزار عطش رویشان مانده! ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط