روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است

روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است

گنجشک از او پرسید برای چه گریه میکنی؟

گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم

گنجشک او را روی دوش خود گذاشت
و پرید

وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد

به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی.؟

گفت خودم هم ناراحتم
ولی چکار کنم ذاتم اینه

حکایت بعضی از ما آدمهاست

از دست رفیقان عقرب صفت
هم نشینی با مارم آرزوست

مراقب رفاقتهایمان باشیم!

❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤❤
دیدگاه ها (۴)

🎂🎂پست ویژه تولد🎂🎂امروز خورشید شادمانه‏ ترین طلوعش را خواهد ک...

📣 پست اطلاع رسونی 📣سلام دوستان عزیز و گل ویس شبتون بخیر و خو...

خلاقیت با گیره های چوبی #هنری_های_رز#رز#خلاقیت#جذاب#نوآوری#ا...

خلاقیت با گیره های چوبی #هنری_های_رز#رز#خلاقیت#جذاب#نوآوری#ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط