قسمت غم انگیز تنهایی ب پناهی است

قسمت غم انگیز تنهایی، "بے پناهی" است؛
این که یڪ شب، یڪ روز، یڪ جایے
دلت بخواهد از همه دردهاے دنیا پناه ببرے به آغوشی، نوازشی، گفتگویی، درست مے شَوَدی، بوسه ای، حضوری، دیداری... و هیچکس هیچ جاے جهانت نباشد.
بار دنیا و آدمهایش بیفتد روے شانه هاے نحیفت، به هر طرف که نگاه کنے آیه هاے عذاب به سمتت دوان باشد، پناه همه باشے به قدر بضاعت دلت، عالم و آدم را مراقبت کنے و کسے نباشد که بارت را از شانه ات بردارد. تنهایے چه قدر "بے پناهی" است...
دیدگاه ها (۵)

کاش میشد که برگردیم به همدیگر و به همه کسانی که جدا شده اند ...

«از تو توقع نداشتم...»شاید این جمله قصیر ترین و در عین حال ک...

براش نوشتم اگه یه روز، من نبودم؛ حتی اگه صد سال هم بگذره، با...

من‌ میتونم توی هر زمان از این ساعت‌های لعنتی دلتنگت بشم، میت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط