half brother فصل ۲ part : 17

اطرافو دید زد تا مطمئن بشه احیانا کسی گوش نمیده و بعد گفت:
چلسی : خب میدونی که ما یکم زودتر از بقیه برگشتیم و اومدیم اینجا اون
- اون چی؟
به سمتم خم شد و زمزمه کرد
چلسی : خواست س*ک*س داشته باشیم
تقریبا نزدیک بود چای از دهنم بپاشه بیرون
محض رضای خدا!! چرا داشت اینو به من می گفت؟
پرسیدم : - و این غیر طبیعیه؟
چلسی : نه اون خیلی میل ج*ن*س*ی شدیدی داره ولی این متفاوت بود
(میل ج*ن*س*ی شدید!!!!!)
با تمام توان تلاش کردم تا مکالممون رو عادی جلوه بدم و نشون ندم که توی دلم دارن رخت میشورن
- متفاوت؟
چلسی : ما خب رسیدیم اینجا و بعد هنوز گرد پامون خشک نشده بود که منو کشوند طبقه ی بالا و لباسامو در آورد به نظر می رسید این کارو میکنه تا احساسات شو خاک کنه تا فراموش کنه امشب چی شده و خب من درکش میکنم ولی به محض اینکه شروع کرد انگار نمیتونست تمومش کنه نگاه توی چشماش یه جوری بود انگار که ذهنش به جای دیگه بود و بعدش یهو رفت توی دستشویی و درو کوبید بعدشم صدای آب اومد.
- بعدش چیزی گفت؟
چلسی : هیچی حتی یه کلمه
- شاید یه ربطی به امشب داشته باشه.
اینو گفتم هر چند اصلا منظورم به دستاش روی گردنم نبود
(جون عمت)
چلسی : من نمیتونم این جوری ترکش کنم
- منظورت از ترک کردن چیه؟
چلسی : مگه بهت نگفت؟ نمیتونم برای بقیه ی مراسم بمونم
- چرا؟
چلسی : پروازم فردا ساعت نه بلند میشه خواهرم فردا عروسیشه و میدونم عروسی توی شب شنبه کلی خرج روی دستشون میزاره و اگه توی هفته باشه کلی از
هزینه ی شرابشون کم میشه اما خب بیشتر مهمونا نمیتونن توی طول هفته برن من ساقدوششم بدترین از این نمی شد نه؟
اون داشت می رفت خدای من
- جونگکوک کی میره؟
چلسی : پروازش شنبه اس
- اوه
پاهاشو بهم فشرد و پرسید:
چلسی : همیشه این قدر پیچیده است؟ منظورم وقتیه که جوون تر بود.
- طبق شناختی که من ازش دارم اره کتابای نوشتش اینو تایید میکنه.
سرشو با شگفتی بلند کرد
چلسی : اون کتاب می نویسه؟
(نمی دونست؟؟؟)
اون فقط یه سرگرمیه نباید در موردش میگفتم. اصلا ربط نداشت
چلسی : اوه باید ازش بپرسم باورم نمیشه نمیدونستم که دوست داره بنویسه چه کتابایی مثلا؟
چطور نتونسته بهش بگه!
┈─┈──┈˖.˖𔘓˖.˖┈──┈─┈
روز زیبایی بود با وجود حالت حزن آوری که داشت پرندگان جیک جیک می کردند خورشید می درخشید و من تونستم بخوابم اما این یک صبح زیبای بهاری در بوستون محسوب نمی شد امروز مادرم مجبور بود

خب بیوتی های من اینم از پارت هدیه لایک و کامنت بزارید حمایت کنید یادتون نره
دیدگاه ها (۲۰)

half brother فصل ۲ part : 1۸

half brother فصل ۲ part : 19

half brother فصل ۲ part : 16

half brother فصل 2 part : 15

رمان انیمه ای هنوز نه چپتر ۱۴

➺💭🥟│𝗟𝗶𝘃𝗲⃟𖤐هیونجین گفت که حالا همه‌ی اعضا می‌تونن مفهومی «س.....

اخبار نووووو

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط