عشق دنیای مرا سوزاند اما پیشکش

عشق دنیای مرا سوزاند اما پیشکش
داد از این دارم که دینم سوخت، دنیا پیشکش !

ای که می‌گویی طبیب قلب‌های عاشقی 
کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش 

دشمنانت در پی صلحند اما چشم تو
دوستان را هم فدا کرده‌ست، آنها پیشکش

بس که زیبایی اگر یوسف تو را می‌دید نیز
چنگ بر پیراهنت می‌زد، زلیخا پیشکش

ماهی تنهای تنگم، کاش دست سرنوشت
برکه‌ای کوچک به من می‌داد، دریا پیشکش...🦋🦋

سنون باشوون تصدقی اگر من یانرام چاره سیزلخدان،سن خوش اُول کفونده اُول عیبی یوخ
دیدگاه ها (۰)

من پر از دردم بیا، یک ذره دلداری بدهفصل پایانی به این دوری ا...

درد پنهان داش آکُلمیل دارم که مثل آن ایّام،باز با من قرار بگ...

راز شاعر شدنم عشقِ غزل‌خیزِ تو بودکاسه‌ی صبرِ دلم یکسره لبری...

ای گل زیبای من ، بسیار می نازم به توعشق من ای بهترین دلدار ،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط