📺توضیحات:
مدتی بود پدر فاطمه خانواده خود را از منزل بیرون کرده
بود و آنها در منزل اقوام خود بودند. فاطمه برای تامین مخارج در یک سالن ناخن مشغول به کار شده بود صبح روز پنج شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، پدر فاطمه با استفاده از شماره تلفنی که دخترش برای ارتباط کاری در صفحه ای... نستاگرام خود منتشر کرده بود به عنوان مشتری با او تماس گرفت و به او گفت که جلوی درب سالنه محل کارش است
با مادرش تماس گرفته و گفت: بابا اومده اینجا چیکار کنم؟
مادرش به پسر خود میگوید که سریعاً به آنجا رفته و . خود را برساند
ولی قبل رسیدن برادرش، پدر او در مقابل محل کارش در خیابان مقابل چشم رهگذران با فریادهای خشمگین به فاطمه ح... مله کرد و او را با ۱۴ ض... ربه چاقو به ق. ت.ل رساند
پس از اینکه برادر فاطمه میرسد ج.س. د بے جان . خ... واهرش را در جوی آب میبیند.
نیمی از گلوی فاطمه ب... ریده شده بود. ضربات متعدد چ... اقو بدن او را چاک چاک کرده بود. برادرش او را در بغل میگیرد فاطمه تکان میخورد و بعد به خواب ابدی می رود
𝗙𝖺𝖼︎𝗍 ᎒
مدتی بود پدر فاطمه خانواده خود را از منزل بیرون کرده
بود و آنها در منزل اقوام خود بودند. فاطمه برای تامین مخارج در یک سالن ناخن مشغول به کار شده بود صبح روز پنج شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۴، پدر فاطمه با استفاده از شماره تلفنی که دخترش برای ارتباط کاری در صفحه ای... نستاگرام خود منتشر کرده بود به عنوان مشتری با او تماس گرفت و به او گفت که جلوی درب سالنه محل کارش است
با مادرش تماس گرفته و گفت: بابا اومده اینجا چیکار کنم؟
مادرش به پسر خود میگوید که سریعاً به آنجا رفته و . خود را برساند
ولی قبل رسیدن برادرش، پدر او در مقابل محل کارش در خیابان مقابل چشم رهگذران با فریادهای خشمگین به فاطمه ح... مله کرد و او را با ۱۴ ض... ربه چاقو به ق. ت.ل رساند
پس از اینکه برادر فاطمه میرسد ج.س. د بے جان . خ... واهرش را در جوی آب میبیند.
نیمی از گلوی فاطمه ب... ریده شده بود. ضربات متعدد چ... اقو بدن او را چاک چاک کرده بود. برادرش او را در بغل میگیرد فاطمه تکان میخورد و بعد به خواب ابدی می رود
𝗙𝖺𝖼︎𝗍 ᎒
- ۱.۷k
- ۲۱ شهریور ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط