باران که می بارد دلتنگ میشوم
باران که می بارد دلتنگ میشوم
ازپشت پنجره ی باران خورده
نگاهم خیره مانده به جاده
که شاید دوباره تو را ببینم
امروز هوا عطر تو را کم دارد
کاش باران نبارد
و دلم لحظه ای آرام بگیرد
حال که نمی آیی
پناه میبرم به قلم و کاغذ سفیدم
وسیاه میکنم صفحه زندگی ام را
و می نویسم برای تو
از دلتنگی هایم
و ازخزان آرزوهایم
ازپشت پنجره ی باران خورده
نگاهم خیره مانده به جاده
که شاید دوباره تو را ببینم
امروز هوا عطر تو را کم دارد
کاش باران نبارد
و دلم لحظه ای آرام بگیرد
حال که نمی آیی
پناه میبرم به قلم و کاغذ سفیدم
وسیاه میکنم صفحه زندگی ام را
و می نویسم برای تو
از دلتنگی هایم
و ازخزان آرزوهایم
- ۷.۵k
- ۰۳ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط