د آخه..
آدم آنقدر جنتلمن؟
آنقدر جنتلمن نباششش..
ینیاااا..
این همه چپتر رفتتت..
یه بوس نداشتیممم😮💨
هی روزگار..
"ندا"
از پله ها رفتم بالا که رسیدم به طبقه ی دوم.
اولین اتاقی که دیدم رفتم داخل.
یه اتاق بزرگ بود.
یه اتاقه با تم رنگیه طوسی و سفید..
یه تخت دونفره وسط اتاق بود . کنارش هم یه میز آرایش.
روبه روی تخت بالکن کن بود.
کنار اتاق دوتا دیگه در بود که احتمالا یکیشون حمومه و اون یکی دیگه هم دستشویی.
یه کمد دیواری هم اونجا بود.
رفتم جلوی کمد دیواری و درش و باز کردم که با دیدن انواع و اقسام لباس ها تعجب کردم.
خونگی،مجلسی،اسپرت..همه نوع لباس بود..
از هر رنگی که فکرش و بکنی.
در کمد و بستم و رفتم سکته میز آرایش.
داخل میز آرایش پر از لوازم آرایشی از برند های معروف بود.-
هر کدوم از اینا.. حداقل یکدونش..میشه پولی یه ماهی که من از مغازه در میاوردم..
این لعنتی ها خیلی گرونن-
رفتم سمته بالکن و درش و باز کردم..
داخل بالکن کن رفتن با دیدن منظره ی روبه روم چشمام درخشید..
این خیلی خوشگله-
یه منظره از شهر که در بود از چراغ های روشن..
ولی-
وقتی اون بوی لعنتی..با اون صدای لعنتی رو شنیدم-
خشکم زد..
دقیقا بالای سرم بود-
دقیقا..بالکنه بالایی-
چرا-
آخه چرا باید همیشه من و اون به هم بر بخوریم؟
سزار_روسیه چی شد؟(اروم،کلا تن صداش پایینه)
انگار داشت به حرفهای کسی که پشت تلفن بود گوش میداد-
ینی با کی داره حرف میزنه؟
سزار_زود کارت و تموم کن بیا دبی..وقتی رسیدی خبر بده-
و دیگه صدایی نیومد..
ینی کی بود؟
دوست دخترش بود؟
نامزدش بود؟
شایدم زنش؟
اصلا به من چه ربطی داره؟؟
ولی-
ولی-
من چرا داره حسودیم میشه-؟
آدم آنقدر جنتلمن؟
آنقدر جنتلمن نباششش..
ینیاااا..
این همه چپتر رفتتت..
یه بوس نداشتیممم😮💨
هی روزگار..
"ندا"
از پله ها رفتم بالا که رسیدم به طبقه ی دوم.
اولین اتاقی که دیدم رفتم داخل.
یه اتاق بزرگ بود.
یه اتاقه با تم رنگیه طوسی و سفید..
یه تخت دونفره وسط اتاق بود . کنارش هم یه میز آرایش.
روبه روی تخت بالکن کن بود.
کنار اتاق دوتا دیگه در بود که احتمالا یکیشون حمومه و اون یکی دیگه هم دستشویی.
یه کمد دیواری هم اونجا بود.
رفتم جلوی کمد دیواری و درش و باز کردم که با دیدن انواع و اقسام لباس ها تعجب کردم.
خونگی،مجلسی،اسپرت..همه نوع لباس بود..
از هر رنگی که فکرش و بکنی.
در کمد و بستم و رفتم سکته میز آرایش.
داخل میز آرایش پر از لوازم آرایشی از برند های معروف بود.-
هر کدوم از اینا.. حداقل یکدونش..میشه پولی یه ماهی که من از مغازه در میاوردم..
این لعنتی ها خیلی گرونن-
رفتم سمته بالکن و درش و باز کردم..
داخل بالکن کن رفتن با دیدن منظره ی روبه روم چشمام درخشید..
این خیلی خوشگله-
یه منظره از شهر که در بود از چراغ های روشن..
ولی-
وقتی اون بوی لعنتی..با اون صدای لعنتی رو شنیدم-
خشکم زد..
دقیقا بالای سرم بود-
دقیقا..بالکنه بالایی-
چرا-
آخه چرا باید همیشه من و اون به هم بر بخوریم؟
سزار_روسیه چی شد؟(اروم،کلا تن صداش پایینه)
انگار داشت به حرفهای کسی که پشت تلفن بود گوش میداد-
ینی با کی داره حرف میزنه؟
سزار_زود کارت و تموم کن بیا دبی..وقتی رسیدی خبر بده-
و دیگه صدایی نیومد..
ینی کی بود؟
دوست دخترش بود؟
نامزدش بود؟
شایدم زنش؟
اصلا به من چه ربطی داره؟؟
ولی-
ولی-
من چرا داره حسودیم میشه-؟
- ۲.۲k
- ۲۱ مهر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط