قصه قربانی کردن حضرت اسماعیل سوره صافات قاری عبدالباسط

بِسْمِ ٱللَّٰهِ ٱلرَّحْمَٰنِ ٱلرَّحِيمِ
وَقَالَ إِنِّي ذَاهِبٌ إِلَى رَبِّي سَيَهْدِينِ [99]
رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ [100]
فَبَشَّرْنَاهُ بِغُلَامٍ حَلِيمٍ [101]
فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ [102]
فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ [103]
وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ [104]
قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [105]
إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلَاءُ الْمُبِينُ [106]
وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ [107]
قرآن مبين - مبين
وَتَرَكْنَا عَلَيْهِ فِي الْآخِرِينَ [108]
سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ [109]
كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ [110]
إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ [111]
گفت: من به سوى پروردگارم مى‌روم، او مرا راهنمايى خواهد كرد؛ (99)
اى پروردگار من، مرا فرزندى صالح عطا كن. (100)
پس او را به پسرى بردبار مژده داديم. (101)
چون با پدر به جايى رسيد كه بايد به كار بپردازند، گفت: اى پسركم، در خواب ديده‌ام كه تو را ذبح مى‌كنم. بنگر كه چه مى‌انديشى. گفت: اى پدر، به هر چه مأمور شده‌اى عمل كن، كه اگر خدا بخواهد مرا از صابران خواهى يافت. (102)
چون هر دو تسليم شدند و او را به پيشانى افكند، (103)
ما ندايش داديم: اى ابراهيم، (104)
خوابت را به حقيقت پيوستى. و ما نيكوكاران را چنين پاداش مى‌دهيم. (105)
اين آزمايشى آشكارا بود. (106)
و او را به ذبحى بزرگ بازخريديم. (107)
و نام نيك او را در نسلهاى بعد باقى گذاشتيم. (108)
سلام بر ابراهيم. (109)
ما نيكوكاران را اينچنين پاداش مى‌دهيم. (110)
او از بندگان مؤمن ما بود. (111)
#قران #تلاوت #عبدالباسط #الصافات #الله
دیدگاه ها (۲)

#قران #تلاوت #اسلام_صبحی #الله

سوره قصص قاری محمود شحات

قَد یَصمُتُ الإنسانُ وَفي قَلِبِه آلافُ الکلِمَات! «گاهی انس...

سوره الکهف قاری رعدالکردی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط